آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

عید آن سال ها

32 یا 33 سال پیش

یادم می آید کودکی 8یا 9 ساله بودم. روز اول بهار بود. از ساعتی پیش بارش باران شروع شده بود. در اتاق نشیمن خانه پدری که پنجره ای بزرگ به حیاط داشت، دور هم جمع شده بودیم. سال تحویل شد اما همچنان باران می بارید.

خوب یادم هست افتادن قطرات باران درون آب زلال حوض را.

مدت زیادی پشت پنجره به حیاط و باغچه و حوض نگاه می کردم. منتظر بودم باران قطع شود تا همه با هم به خانه آقابزرگم برویم اما باران خیال بند آمدن هم نداشت...

این خاطره از روشن ترین خاطرات عید آن سالهاست ! زمانی نه چندان دور که دور هم جمع بودیم.

حالا اما عید آن قدرها برایم مزه ندارد. بی گمان دلتنگی  بزرگ ترهایی که از میان ما پر کشیده اند، بزرگ ترین دلیلیست که لذت بردن از اولین روزهای سال نو را از ما گرفته است. 

و صدالبته به همین دلیل است که اسفند را از فروردین بیشتر دوست دارم.

خرید و خانه تکانی و شیرینی پزان، با همه ی انرژی که از من می گیرد، صد چندان لذت بخش است. حیف آن همه ذوق و شوق و شادی به فاصله یکی دور از شروع سال نو فروکش کرده و جای آن را دلتنگی غریبی فرا می گیرد.




پی نوشت: خانه نشین شده ایم به علت درس های پسرکی که تا چند روز دیگر به جرگه جوانان راه می یابد.

نظرات 4 + ارسال نظر
شاذه سه‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 11:02 ب.ظ http://moon30.blogsky.com

شیرین ترین خاطرات نوروزی من به شیرینی پزان قبل از عید خانه ی مادربزرگ جان و پذیرایی های نوروزی آن خانه برمی گرده.
دیگهای بزرگ شیرینی تو انبار ردیف می شدند و روزهای بعد که دسته دسته مهمان می آمد.
مسابقه ی صاف و سریع راه رفتن با سینی پر از چای و نریختن توی سینی با دخترخاله ها.
گوشه چشم به اوامر مادربزرگ. دور گرداندن انواع شیرینی سنتی کوچک مثل نخودچی و زنجبیلی و اصفهانی و غیره، آجیل، میوه، قاهوت با طعمهای مختلف.
هی.... یادش بخیر.ممنون.مرا به آن روزها بردی. امسال اولین نوروز بدون مادربزرگ بود. دلم تنگه...

اون روزها صفای دیگه ای داشت.

شادمانه شنبه 7 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 10:39 ق.ظ

سلام
سال نو شما مبارک
امید که سال خوبی را آغاز کرده و به خوشی به پایان برسانید
با احترام

سلام.
سال نو بر شما هم فرخنده باد.
برایتان سالی سرشار از هر آن خوبی که در تمنایش هستید و به صلاحتان هست، آرزو می کنم.

نیلو دوشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 12:50 ب.ظ http://nil-nil.blogfa.com

سلام. سال نو مبارک!
درسته جای بزرگترها و صفا و صمیمیتشون خیلی خیلی خالیه...
تازه دوست ندارم من جای اون بزرگترها رو بگیرم!
حس می کنم هنوز لیاقتش رو ندارم...

سلام. سال نو شما هم مبارک
ولی من خیلی دوست دارم پروبال گرفتن بچه هامو ببینم.

شیوا دالان بهشت سه‌شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 10:55 ب.ظ

روز و روزگار یر شما خوش. شاد و سلامت باشید کنار همدیگه

ممنون. شادی و سلامتی و خوشی و خرمی را برای شما هم آرزو می کنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد