آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

جشن الفبا

تمام شد.

جشن الفبا را هم گرفتیم.

همین امروز به چه قشنگی! جای همه تان سبز.

خیلی هم خوش گذشت.

خدا رو شکر که به خوبی و خوشی برگزار شد.

فقط نوشتن کارنامه ها مانده و بس!

تعطیلی سلام!






پی نوشت: بهتر است یک پست مفصل بنویسم. حتما باید بنویسم اما سرفرصت. الان خیلی خسته ام. دو شب است که 3 صبح خوابیده ام. با یک پست مفصل مصور برخواهم گشت.