باهمسرم به مطب پزشک حاذقی رفته بودیم. از همان هایی که به لطف دانش گسترده و تشخیص درست و هنر انگشتانشان، افراد زیادی به نزدشان می شتابند. سالن انتظار پر بود. در گوشه ای صندلی خالی ای یافتم و به انتظار نشستم. کمی که گذشت، متوجه شدم منشی، دو تا دوتا، بیماران را جلوی در اتاق دکتر می خواند و بعد از بیرون آمدن مریض، آن ها را داخل می فرستد. در آن بین یکی عکس به دست وارد می شود و آن دیگری هم به بهانه نشان دادن داروهایش.
نوبت من هم که شد، منشی طبق همان روال، از من خواست جلوی در بایستم و وقتی بیمار از اتاق خارج شد، داخل شوم.
به محض این که وارد اتاق شدم، خانم دیگری هم با دخترش وارد شد و مردی هم برای نشان دادن داروهایش. تا سر آقای دکتر گرم بود، از اتاق بیرون آمدم و به منشی اعتراض کردم و گفتم دوست ندارم هم زمان با من فرد دیگری داخل اتاق باشد. منشی گفت: مطب که شلوغ است و آقای دکتر خودشان دستور داده اند که جهت جلوگیری از اتلاف وقت بیماران را دوتا دوتا ویزیت کنند.
گفتم: ولی من دوست ندارم و منشور حقوق بیمار این اجازه را به من می دهد که حریم شخص ام حفظ شود و اسرارم محفوظ بماند.
منشی در حالی که برایم پشت چشم هایش را نازک نموده بود، گفت: این جا مطب یک متخصصص گوش و حلق و بینی است و اشکال ندارد چند نفر همزمان داخل شوند.
گفتم:اول آن که حق من است در ازای پولی که پرداخت می کنم، زمانی از وقت پزشک فقط به من اختصاص یابد و دوم آن که شاید من دوست نداشته باشم دیگران حتی از سردرد ساده ام با خبر شوند.
خانم دیگری به طرفداری از من گفت: مخصوصا این جا که شهر کوچکیست و بیشتر مردم هم دیگر را می شناسند....
منشی اما همچنان زیر لب غرغرکنان ماوقع را به اطلاع دکتر رساند و پشت میزش برگشت.
در این میان بیمار از مطب خارج شد و من و همسرم داخل شدیم. پزشک هیچ نگفت و با خوش رویی به طبابت خود پرداخت.
وقتی از مطب بیرون آمدیم، با خوش رویی از خانم منشی خداحافظی کرده و البته لبخندی فاتحانه نیز چاشنی اش کردم تا یادش باشد به خواسته های به حق دیگران احترام بگذارد.
پی نوشت: این اتفاق روز 11 فروردین در زادگاهم افتاد و بهانه به یاد آمدنش شلوغی اتاق انتظار آزمایشگاهی بود که امروز به آن جا رفته بودم.
lمنم اصلا دوست ندارم با چند تا مریض برم داخل مطب
خب نباید هم بریم.
درست گفتی. و داستان جالبی بود.
متاسفانه حتی بعضی دکترهای زنان هم این رو رعایت نمیکنن. فکر کن چه وضعی میشه دیگه! خوبه ادعای مسلمونیمون هم میشه تازه!
تقصیر از ماست که می پذیریم.
خدا بد نده خواهر خانمی جون
این منشی ها خیلی از ادم طلبکارن
چیز مهمی نبود بس که گوشمو می خارونم برام یه مشکل کوچولو پیش اومده بود.
و البته فیس و ادای منشی ها از خود دکترا بیشتره!
آفرین آفرین جان
متاسفانه خیلی از مطب ها اینجوری ان
کاش منم میتونستم حرفمو بزنم
فقط کمی جرات می خواد و جسارت!
خیلی خوبه که منشور حقوق بیماران رو می دونی. اگه هر بیماری که می ره مطب پزشک یا بیمارستان حق و حقوقشو بدونه حداقل در مورد خودش کمتر اجحاف می شه.
سلامت باشید بانو و تنتان به ناز طبیبان و البته منشی ِ طبیبان نیازمند مباد.
دلم خنک شددددد ...یه عالمه !!!!!!!!!!!!!!!!
امان از شهر های کوچیک. بار ها تهران رفتم و موضوع خاصی هم نبوده ولی پرونده دقیق تشکیل دادن. فکر کن یکی حامله است و صدای قلب بچه چک می شه یکی رو صندلی مخصوص معاینه است و یکی اومده جواب سونو نشون بده و یکی هم مثل من رفته که بنویسه سونو بشه ؛ یادم باشه دکترمو عوض نکنم سیستمو عوض کنم!!
من معتقدم در ازای پولی که پرداخت می کنم، حق دارم خدمات خوب دریافت کنم.