آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

عطر خوش خاطره



شب هنگام از پنجره باز خانه ام نسیمی معطر به درون می وزد و با خود شمیم گلهای پیچ امین الدوله را هدیه می آورد و مرا به سالهایی دور می برد.

عصر روزهای بهاری که حیاط خانه پدری را آب پاشی می کردم و درختچه های پیچ امین الدوله را که پدرم عجیب دوستشان می داشت. آب که بر گلهایشان پاشیده می شد، شمیم روح نوازشان در هوا می پیچید و همه جا را معطر می کرد...

شب ها هم زیر اسمان پرستاره می خوابیدیم و از خنکای هوای معطر لذت می بردیم....


حال چند شب است که همان عطر دل انگیز را نسیم اردیبهشتی برایم به ارمغان می آورد. نمی دانم این شمیم خوش از گلهای باغچه کدام همسایه است اما مرا به سالهایی دور می برد...

به خانه پدری و زمانی که آن خانه از برکت وجود سبز مرد نازنینی رونق می گرفت.

آن زمان نمی دانستم برکت چیست و سرسبزی و خرمی کدام است. چون در آن غرق بودم اما از آن غافل...

حال اما قدرش را می دانم.

افسوس فقط خاطره اش را نسیم هدیه می آورد...

نظرات 14 + ارسال نظر
بیتا دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:44 ق.ظ http://www.titantarin.blogfa.com

روحش شادویادوخاطرش همیشه برات موندنی....÷درت زنده است...آدمهاتوخاطرات خوش برای ما یاقی میمونن

و تو قلب ما زنده اند!

.آزی. دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:26 ق.ظ http://rouzhayerangi.blogfa.com/

چقدر یاد بچگی هام افتادم با دیدن عکس.
خاطرات قدیمی بعضی وقتا چطور تا مغز استخون آدمو می سوزونن.

صد افسوس!

بازیگوش دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 05:21 ق.ظ http://bazigooshi7.persianblog.ir/

وااااقعن افسوووس:-((

5 دقیقه تا آشنایی دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:08 ق.ظ http://5time.blogfa.com/

روحشان قرین شادی .

خدا رفتگان شما را هم بیامرزد.

باران دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:11 ق.ظ http://baranedelpazir.persianblog.ir


ببخشید ناراحتتون کردم.

لیلا دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:30 ق.ظ

روحشون شاد باشه....
ببخشید یه سوال خصوصی میشه بپرسم؟چرا هیچ وقت از مادرتون نمی نویسین؟

شما؟

آلما دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:57 ق.ظ

منم بوی یاس رو دوست دارم

گلابتون بانو دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:50 ب.ظ http://golabatoonbanoo.blogsky.com/

واقعا که چه بویی دارن این گلا.
روح پدرت شاد.

لینک زن هم این پستتو گذاشته:http://linkzan.com/archives/11964/%D8%B9%D8%B7%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%B4-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D9%87

مسی سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 06:29 ق.ظ

من اومدم بگم ماکاروونی دختر تون و می خوام بوی گلهای یاس و پیچ امین الدوله محشره

بفرمایید خونمون در خدمتتونیم.

مهربانو سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:27 ب.ظ http://baranbahari52.blogfa.com

یاد و خاطره ی پدر نازنین گرامی

مامان عماد وعمید پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:27 ق.ظ http://www.amid83.blogfa.com

من به خاطرات شیرین قدیم بسیار علاقه مندم وهمین طور عطر این گل خوشبو که هنوز در خانه ی پدرم هست وهمیشه حیاط پر می شود ار رایحه اش

سایه سبز پدر و مادرتون بر سرتون مستدام باد.

امیر جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:57 ق.ظ http://drjoon.persianblog.ir

من هم گاهی عجیب درگیر این خاطره بازی ها میشوم. دو روز پیش که تهران بودیم و مهمان خانه پدری کلی از این خاطرات را زنده کردم.حیاط سرسبز و حاصلخیزی داریم.آلاچیق‌های غرقِ گل ،درخت شاتوت فربه‌ و یک پسته‌ی بی‌ثمر ! زمان کودکی چقدر این حیاط دوست‌داشتنی بود . وقتی ما دو پسر صدایمان را می‌انداختیم توی سرمان و بنا می‌کردیم به دویدن دور حیاط و چموش‌بازی و شیطنت،دقیقا شبیه میدان جنگ می‌شد!

سبز و خرم باشید.

حکیم بانو شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:36 ب.ظ

آخ از این بوی پیچ امین الدوله. من هم این روزها در پارک ها با بوییدن این بوی آشنا به یاد خانه پدری می افتم.

eiti یکشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:27 ق.ظ http://eiti.blogfa.com

به تو سلام می کنم
کنار تو می نشینم
ودر خلوت تو
شهر بزرگ من بنا می شود .....شاملو
به وبلاگ من بیا شاید حضور تو گره گشای مشکل انسانی نومید باشدشاید کسی چه می داند؟؟؟؟؟؟؟؟؟.

متاسفم شرایط مورد نظر شما رو ندارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد