آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آبشار نیاگارا

من بی جنبه نشسته ام پای فیلم حوض نقاشی و نصف دستمال های جعبه را نمدار کرده ام و ...

حالا هی همسرم می آید و چک می کند مبادا گریه هایم ادامه داشته باشد.



پی نوشت: هر چه می کشم از این دل نازک می کشم...

نظرات 4 + ارسال نظر
بانوی ماه شنبه 30 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 01:17 ق.ظ http://mid-day-moon.blogsky.com

مرسی که گفتید پس من نبینم
فیلم رو خریدم اما فعلا با یک تبلیغ هم گریه میکنم چه برسه به فیلم گریه دار

اتفاقا حتما ببینیدش خیلی قشنگه!

سوگل شنبه 30 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:28 ق.ظ http://sogol613.persianblog.ir

اخی من زیادفیلم غمگین نمیبینم چون جنبش وندارم یک هفته میرم توغار

فقط من گریه می کردم.

همنفس شنبه 30 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 01:14 ب.ظ http://halman.blogfa.com

قربان دل نازکت بروم من . من هم پای فیلم زیاد گریه می کنم .

اهل خانه ولی به من میخندیدند!

جیکو شنبه 30 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:01 ب.ظ

تو خونه ما هم فقط مامانم با فیلم های غمگین گریه می کنه. به خاطر دلسوزی و قلب مهربونتونه

خدا مامانتونو حفظ کنه!
یه وقتایی باید مادر باشی تا اشکت دربیاد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد