آسمون فیروزه‌ای زندگی من
خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.آسمون فیروزه‌ای زندگی من
خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.درباره من
خدایا! برای شادمانی، تندرستی، توانگری و عشق پایدارم سپاس می گذارم.
ادامه...
پیوندها
- ...
- مزه
- زمزم
- منیرو
- بولوت
- Toster
- یلدانگار
- آذردخت
- مثل ماه
- شادمانه
- گیس طلا
- حکیم بانو
- مطبخ رویا
- بلورین بانو
- Eversveet
- برای خودم
- بانو و میرزا
- خانوم دکتر
- 101recipe
- کاغذ رنگی
- خوشبختیم
- نگین شیراز
- ترنج . . . ام
- لذت آشپزی
- کوله پشتی
- لیدی متاهل
- مارال و آلنی
- طلوع آرامش
- هوپ بی صدا
- مثل هیچکس
- آشپزی رنگین
- میرزاده خاتون
- رها در گندمزار
- عطر بهار نارنج
- ایران را بگردیم
- بنفش ارغوانی
- آبی دریا قدغن
- ایده های لازیکا
- انجمن خانم گل
- رویاهای یک رویا
- زندگی می بافم
- آش شله قلمکار
- یه دختر معمولی
- روزهای مهرآفرین
- نو دلم مونده بگم
- لذت کمتر داشتن
- مرز چهل سالگی
- پابرهنه تا بهشت
- کارگاه آشپزسازی
- آشپزی لیدی الهام
- یادداشت های صحرا
- کفترچاهی یک جفت
- دختری مستقر در ماه
- اردیبهشتی تمام عیار
- آهویی که می نویسد
- این جا مدرسه نیست
- ماجراهای گلابتون بانو
- روزهای غریب یک دکتر
- خانم و آقای اردیبهشتی
- می نویسم از تن تو تا ...
- وب نوشته های یک جراح
- بدبختی های یک زن چاق
- ... خانومی که شما باشی
- امروز لی لی چی می خونه
- بهشت کوچکی به نام خانه ما
- پروانه ای روی شانه دلتنگی من
- خاطرات من به عنوان مادر و همسر
- بافتنی ،خیاطی،کاردستی وآشپزی
- منبع روبان دوزی و دوختهای تزئینی دانا
دستهها
ابر برجسب
یک داستان واقعی ننه جیران ننه جیران عشق است زندگی جاریست میهمان حبیب خداست بسیار سفر باید دف پدرم این دهه هشتادی های بی نظیر خواب اللهم اشف کل مریض رمضان را دوست دارم مرگ حق است راضی ام به رضای خدا زندگی زیباستجدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- مهر 1395 4
- شهریور 1395 4
- مرداد 1395 2
- تیر 1395 1
- خرداد 1395 9
- فروردین 1395 2
- اسفند 1394 4
- بهمن 1394 4
- دی 1394 5
- آذر 1394 6
- آبان 1394 6
- مهر 1394 6
- شهریور 1394 9
- مرداد 1394 6
- تیر 1394 9
- خرداد 1394 13
- اردیبهشت 1394 7
- فروردین 1394 5
- اسفند 1393 8
- بهمن 1393 8
- دی 1393 16
- آذر 1393 7
- آبان 1393 7
- مهر 1393 10
- شهریور 1393 11
- مرداد 1393 14
- تیر 1393 19
- خرداد 1393 9
- اردیبهشت 1393 12
- فروردین 1393 4
- اسفند 1392 13
- بهمن 1392 19
- دی 1392 12
- آذر 1392 16
- آبان 1392 21
- مهر 1392 17
- شهریور 1392 18
- مرداد 1392 30
- تیر 1392 40
- خرداد 1392 28
- اردیبهشت 1392 28
- فروردین 1392 17
- اسفند 1391 22
- بهمن 1391 29
- دی 1391 25
- آذر 1391 7
آمار : 490044 بازدید
Powered by Blogsky
آفرین
یکشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 08:51 ب.ظ
خیلی با مزه نوشته ... مخصوصا جمله دوم به نظر من قالبتون قشنگه منکه خیلی خوشم اومد
مهم اینه شماها خوشتون بیاد.
ای جونم
قیافه بگیره.
:-)
ما هم تو بچگی خیلی عینک دوست داشتیم.
شاید اونایی که عینکی بودند موجه تر و داناتر بودند یا حداقل تو کارتون ها اینطور نشون داده می شد.
این بچه هم همون حس بچگی ما رو داشته گمونم.
ای جاااااانم خدایا چقدر بچه ها نازن
25 تا پسربچه با هم تو یه کلاس 20 متری هوار بکشند نازنینیشون یادت میره
آفرین چقدر خوبه که بچه های امروزی حس واقعیشون رو مینویسن
نه مثل که یک سری جمله های کلیشه ای رو تکرار میکردیم..خلاقیت بچه ها آدم رو شگفت زده میکنه
خب کتابها هم محتوای بهتری دارند.
روش تغییر کرده.
از همون ابتدا روی جمله نویسی کار میشه و ...
و صدالبته که بچه های حالا باهوشترند
راست می گه دیگه بچه! اگه عینک بزنه بهتر می تونه ببینه داره چه موشی رو می گیره!
حرف قرص رو از بچه بپرس
افرین به این فکر خلاق
بله!
حیف خودش اینجا رو نمیخونه
چه صادقانه نوشته. چقدر خوبه میتونن حسشون رو راحت بنویسند
دهه هشتادی اند
آخییییییییی
جمله دومش منو کشت :))
و منو...
قیافه بگیرد !!!
بله دیگه!
ای جااااانم
چقدر بامزه
ای جووونم
عزیزم ....چقدر ماه هستن این بچه ها .....در کنار معلم های مثل شما ....
بچه ها بله
ولی من دیگه طاقت رو صداشونو ندارم.
جالبه که بچه ها چیز هایی رو که میبینن و میشنون رو عنوان میکنن که معمولا با دلیل اصلی کاملا متفاوته این بچه خلاقه اما نمیتونم بگم بخشمنطقی مغزش فعال هست یا نه، چون منطقا باید اول به ذهنش میرسید که عینک رو کسانی میزنن که چشمشون ضعیفه
اول نوشته برای خوب دیدن ( منطق) و ادامه ...
چقدر با نمک جمله نوشته . عجب خط قشنگی .