دانه های سرشانه پشت پلور دخترم را کور می کنم. دست از کار می کشم و کمی مفصل انگشتان خسته ام را ماساژ می دهم.
ننه جیران: « چی شده؟ خب چه خبر بود این همه پیچ انداختی؟ نه یکی نه دوتا، پنج تا!»
من: بار اولم است که این مدلو انتخاب کرده ام. چه می دونستم این قدر دیر و سخت پیش می ره؟ دفعه دیگه برای نوه هام این مدلو خواهم بافت! »
ننه جیران: « آره ننه! ولی اگه خواستی برای نوه هات ببافی، حتما پیچ هاشو کوچیک تر بنداز! »
من:« معلومه ننه! برای بچه ها باید نخ ظریف تر انتخاب کنی و پیچ ها ظریف تر می شند. »
پی نوشت: فکر و خیال مرا در افق های دور تصور فرمایید!
نخ سفید ظریف با رگه های صورتی برای یک دختر ناز با موهای فردار!
زیبا و عالی مثل همیشه من عاشق این پیچهای بافتنی هستم.
ولی دستهای من دیگه درد گرفتند بس که پیچ انداختم
به به!چه رویای شیرینی!
انشالا...
ای جاان دختر کوچولوی ناز با موهای بور فرفری
حس خیلی خوبی گرفتم از این پست.
امید دارویی است که شفا نمی دهد، اما درد را قابل تحمل می کند. مارس آشار
سلام
به سلامتی بافتین تموم شد؟ میشه عکسشو بزارید؟
راستش من از ترس ِسختی بافت پیچ هنوز کارو دست نگرفتم...
تازه پشتش تموم شده و نصفه جلوشم.
وای خدا. فکرشو بکن.
ای جونم
مدل پیچ دار بافتن وقت گیره اما قشنگ میشه! خسته نباشی.
جانم به این فکر و خیال ها!
همونه که پارسال از شما پرسیدم.
فکر کن روزی که به واقعیت بپیونده
سلام
دست مریزاد
خسته نباشی
ممنون!
ای جونم
ایشالا اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
آفرین جان ممنون به خاطر رمز.
امیدوارم روزهایی که پیش رو داری سرشاز از لبخند و آرامش باشد.
تا چشم به بزنی زمانش رسیده
به بترین نحو ان شاءالله! آمییییییییییییییییییییین
من پارسال که بریا اقایون پلیور بافتم فقط یه پیچ انداختم هر کی هم میگفت میگفتم سخته من تجربه ندارم امسال فکر کنم بدون پیچ ببافم
انشاالله عکس اون خانم طلای موفرفری را برامون بزارین بعد ما هم هی قربون صده اش بریم بعد بگیم مامان بزرگ یادته رفته بودی تو افق دیدی چه زود از افق به واقعیت رسید
الهی آمییییییییییییییییین!
آفرین جان آی گفتی!عاغا منم برای ته تغاری و بزرگه کلاه بافیدم!از ته تغاری پیچش خوب بود..زود رد شدم!اما از بزرگه رو 5تا انداختم...دماری از روزگارم دراورد اساسی..حالا فکرشو کن بزرگه هی میگفتم بزرگه بسه؟؟هی میگفت نه میخوام بلندتر باشه!از این مدلا میخواست که تا پشت گردن میفتن!
فکر کن قد پلور 80 سانت با 5 تا پیچ گیس بافت که پیچ هاش دوبله
من تصمیم داشتم برا خودم یه ژاکت ببافم.پشتشو شروع کردم هفتا پیچ داشت.اما کتف و گردنم جواب کرد دیگه ادامه ندادم بازش کردم
کاری که پیچ با مفاصل دست می کنه خورد کردن سبزی قرمه نمی کنه!
خسته نباشی آفرین جان... کار سختی بوده خب! ای جونم به بچه فینقیلی موفرفری....
ای جاااااااان
تصور مادر بزرگ شدن باید خیلی هیجان انگیز باشه
مامانم از وقتی متوجه شده خواهرم بارداره دل تو دلش نیست و هر روز برای نوه اش یه چیز جدید میخره
میشه عکس بافتنی 5 پیچه رو وقتی تموم شد بذارین ببینیم؟
مبارکه چه خوب!
خوش به حالتون خاله میشید. ما که این سعادتو نداریم.
اگر شود، چشم!
یکی از عذاب های زندگی من بافتنی بافتن بود۰قبلا خیاطی میکردم یا نقاشی روی سفال و کار دستی های دیگه ولی برای بافتنی دستم خیلی کند هست۰
دیگه خیاطی هم نمی کنم. حالم از شلوغ کاریش به هم می خوره و البته مهم تر آن که حوصله ندارم.
بافتنی اما تمیز و کم دردسرتره!
نقش خیال می زند، آفرین بانوی ما :*
واااااای من هم برای نوه دار شدن لحظه شماری میکنم
ببخشیدها من از کنجکاوی خفه شدم برای نوشته های رمزدارت
خدا نصیب کنه!
ما مادربزرگانی خواهیم شد از جنس آیینه
حتما!
آخ آخ پیچ خیلی سخته ... وای دخترک مو فرفری ...عاشقشممم
سلام موفرفری رو قربون ننه اون موقع انگشتات جون ندارن ببافی که مگه دخترت رو زود عروس کنی
چرا انگشتام جون نداشته باشند؟
تازه اول جوونیمه!