زمان: سه شنبه
مکان: دفتر مدرسه
همکار جایگزین گزارش روز گذشته را می داد.
از چگونگی پیشرفت دو سه نفر از بچه ها پرسیدم که با شنیدن نام یکی پرسشم را بی پاسخ گذاشت و خنده ای سر داد و گفت: « ... خیلی با ناز گفت: از این به بعد مرا ... صدا نکنید. به من بگویید شراااااااااااااااب! من دیگه اسمم شرابه!
بلافاصله ماریا گفت: از همونایی که می خورند و م/س/ت می کنند و از اینا می زنند؟ ( و شروع به بشکن زدن کرد! ) »
من:
معلم جایگزین:
پی نوشت: عنوان را شما انتخاب کنید.
چهارسال گذشت...
سخت و سخت و سخت...
.
.
.
آن شب محسن گفت: امروز از صبح آسمان دلگیر و غم زده بود.
امروز دیگر محسن هم در کنارم نیست.
.
.
.
و من تنها بار این غم را به دوش می کشم و به سویت می آیم.
خواننده گرامی که شماره تلفن استاد دف را می خواستید می توانید به فرهنگسرای مصلی نژاد واقع در ابتدای خیابان هنرستان ( تقریبا رو به روی بیمارستان جوادالائمه ) مراجعه فرمایید. متاسفانه شماره فرهنگسرا را به یاد ندارم و شماره استاد هم از حافظه ی گوشی ام پاک شده است.