آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

حبیب خدا

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

عنوان هم ندارد

یک پست پرپیمون نوشته بودم اما نمی دانم چرا وقتی می خواستم دکمه انتشار را بزنم، حس کردم شما دوست نخواهید داشت جزئیات همه چیز را بدانید. چرکنویسش کردم به همین سادگی!








پی نوشت:من بعد رمز پست های رمزی را به دوستانی می دهم که دست کم هفته ای یک بار بنویسند. خودم را هم ملزم می کنم هفته ای دوبار بنویسم. وبلاگستان باید زنده نگه داشت.

یادم نیست به چه کسانی رمز جدید را نداده ام. در صورت تمایل لطفا ذکر فرمایید.