آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

چهارمین روز سال نو را چگونه گذراندید؟

می خواهیم به فرهنگسرای نجوم( واقع در کوهسنگی) برویم تا در مسابقه ساخت سازه با ماکارونی شرکت کنیم. دعا کنید برنده شویم.


بعدا نوشت: مسابقه جالبی بود. یک ساعت و ربع فرصت داشتیم که پل مورد نظر رو بسازیم. در آخرین لحظات کار را تمام کردیم و تحویل دادیم. موقع آزمایش دست پسرم به پل خورد و شکست و نتوانستیم متوجه شویم که کار دستی مان چه قدر مقاومت می کند اما خیلی خوش گذشت.

پس از پایان مسابقه هم بقیه غرفه هایی را که دیشب موفق نشدیم ببینیم، دیدیم.

من از غرفه نور، آینه و فیزیک خیلی خوشم آمد. ماه را هم با تلسکوپ دیدم که خیلی زیبا و باوقار به نظر می رسید.

خیلی انرژی گرفتم و واقعا خوش گذشت.


کوهسنگی نوشت: روی نیمکتی نشسته بودم و مانند بچه ها پاهایم را تاب می دادم. خانمی که کنارم نشسته بود، با تعجب نگاهم می کرد. گفتم: خودم نیستم ! کودک درونم خیلی سرحال است و بازی می کند.

لبخند زد و هیچ نگفت. به نظر شما با خودش چه گمان می کرد؟

نظرات 13 + ارسال نظر
پرندیک یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 03:00 ب.ظ

ایول خواهر خانمی باذوق هنرمند خودم
ایشالله که اول میشی
بوووووووووووووووووووووووووس
عکس یادت نره ها

اول نشدیم ولی خیلی خوش گذشت. جاتون خالی!

بیتا یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 06:50 ب.ظ http://www.titantarin.blogfa.com

برات آرزوی گذروندن لحظاتی خوش رومیکنم

ممنونم. منم بهترین ها رو براتون آرزو می کنم.

مرضیه یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 08:28 ب.ظ http://ghadaghan.mihanblog.com/

سلام.اتفاقن امروزم دوست داشتم بیایم کوهسنگی ولی تا الان مهمون داشتم.نشد.نمیدونم شما الانم اونجا هستین یا نه؟؟!!انشالله برنده شین.

تازه رسیدیم خونه!خیلی خوب بود. برنده نشدیم اما جالب بود.

.آزی. یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 09:31 ب.ظ http://rouzhayerangi.blogfa.com/

وااااای چه هیجان انگیز. امیدوارم برنده بشین.

برنده نشدیم اما عالی بود.

پرندیک یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 11:17 ب.ظ

با خودش گفت خوش بحالش...باور کن.آدمیکه کودک درونش سرحال باشه و تازه تر اونکه به کودک درونش اجازه ابراز وجود بده حسودی هم داره ها مواظب خودت باش خواهر خانمی جونم
بوووووووووووووووووووووووس

می دونی پرندیک جون یکی از عواملی که باعث میشه کودک درون آدم سرحال باشه، سر و کله زدن با بچه های کوچیکه. بچه ها انرژیشونو به ما معلم های مقطع ابتدایی منتقل می کنند.

توتیا دوشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 12:08 ق.ظ http://harfhayetanhaie.blogfa.com

سلام
عکس سازه ها رو نگرفتین ببینیم ؟

از کامل شده اش نه. چون اواین بار بود که می ساختیم، کمی طول کشید و در لحظات آخر تحویل دادیم و نشد از کامل شده اش عکس بگیریم.

.آزی. دوشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:38 ق.ظ http://rouzhayerangi.blogfa.com/

دقیقا می خواستم بگم این روحیه مال اینه که با بچه های ناز کوچولو در ارتباطین.
احتمالا اون خانومه فکر کرد شما زیادی سرخوشین.
اما من فکر میکنم آفرین بانویی هستین با کودک درون بسیار فعال.

مهم نیست خانومه چی فکر کرد. مهم اینه که من در اون لحظات شاد بودم.
حدس شما هم درسته.

نشمیل دوشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 10:41 ق.ظ

سال نو مبارک افرین عزیزم برای خودت و خانواده محترمت بهترین ارزو میکنم
فکر کنم پیش خودش کفته خجسته اس

منم سال خوبی برای شما و خانواده محترم آرزو می کنم.
حتما!

مانا( آش شله قلم کار) دوشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 10:45 ق.ظ http://sooratakam.persianblog.ir

عزیزم سالی پر از شادی براتون آرزو می کنم . بهارتون مبارک

نوروز بر شما هم مبارک. امیدوارم نی نی تونو به خوشی و سلامتی دنیا بیارید و در سال 92 لذت یک خانواده سه نفره رو به خوشی تجربه کنید. آمین

آتوسا دوشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 11:46 ق.ظ

سلام ! من خواننده جدیدم ! آرشیو رو خوندم و از صداقت و صمیمیت و متالنت شما لذت بردم . سال نو تون مبارک !

به خانه قلب من خوش امدید. نوروز بر شما هم خجسته باد. سال خوب و خوشی برایتان آرزو می کنم.

خانومِ میم دوشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:09 ب.ظ http://66-64.blogsky.com

ای جآن هرچی فک کنن مهم نیس
مهم شاد بودن کودک درونتونه
خوش باشید همش
زیارت هم رفتید یادم کنید حتماً

دیرگاهیست که به تفکرات دیگران اهمیتی نمی دهم برای دیگرانی که بود و نبودم برایشان یکیست!

آرین دوشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:21 ب.ظ http://aryantt.persianblogfa.com

سلام، عیدتان مبارک و شاد باد.
سال هاست که به کوهسنگی نرفتم. خاطره اش برایم زنده شد. آخرین باری که به آنجا رفتم نوجوانی بودم که به همراه پدر بزرگم به آنجا رفتم.
خدا رحمتش کند، امسال سومین سالیست که دیگر در بین ما نیست. هر سال عید به هوای دیدار او به مشهد می آمدیم.
شاد باشید بانو
ایام به کامتان

خدا رحمتشان کند!

پرندیک دوشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 02:23 ب.ظ

باهات موافقم خواهر خانمی جونم
منم وقتی با بچه هام کلی سرجالمو پرانرژی
ایشالله که همیشه همینطوری باشی

شنیدم تو هلند برای باغ گلها برنامه های بازدید بچه های مهدکودک رو میزارن تا انرژی بچه ها به گلها منتقل شه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد