آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

گل همیشه بهارم حواس جمع ندارم

امروز صبح پسرم به اردو رفت.

وسایل موردنیازش را که آماده می کردم، توصیه می کردم که مراقب وسایلش باشد و مانند مامانش لیوانش را در اردو جا نگذارد.

همسرم: مامانت که حالش معلوم است!

من:یادم بود که لیوانم را بردارم اما گریه های پسرکی که چیزی داخل چشمش رفته بود و باید او را به بهداری می بردم، حواسم را پرت کرد.


پی نوشت: البته همسرم هم بیراه نمی گوید. اما حواسپرتی ام بارها چماق شده و بر سرم فرود آمده.چه کنم؟


نظرات 21 + ارسال نظر
شادی چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:43 ق.ظ

به سلامت بره و برگرده عزیزم .

حواسپرتی که درهمه مون هست . من ورقه هامو توی مدرسه جامیذارم . چترمو توی دانشگاه .مانتوموخونه ی مامانم و ......

من فکر می کدم لنگه ندارم نگو شما لنگه دوم خودمی!

خانم اردیبهشتی چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:56 ق.ظ http://mayfamily.blogfa.com

سلام
آفرین این موضوع چه قدر برات مهمه؟! یعنی وقتی مرتب بهت میگه تو چه حسی پیدا می کنی؟ چه جور احساس هایی را تجربه می کنی؟!

شیوا دالان بهشت چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:58 ق.ظ

انشالا به سلامتی بره و بهش خوش بگذره

ان شاءالله!

خانم اردیبهشتی چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:06 ق.ظ http://mayfamily.blogfa.com

نه منظورم این بود حست را جزئی تر بگو! مثلا بگو حس خشم دارم! یا یک جور نگرانی یا مثلا ترس و ... یک کم روش تامل کن و ببین دقیق اون لحظه که مربیت بهت میگه تو چه حسی راتجربه می کنی؟!

خانم اردیبهشتی چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:27 ق.ظ http://mayfamily.blogfa.com

اول بگم آفرین جان این اصلا مسئله ای نیست و حتی حق تو است که بخواهی استادت با تو محترمانه صحبت کنه ولی می خواهم قبل از این که این موضوع را باهاش در میون بگذاری به یک جور بینش برسی که این حساسیتت دقیق از کجاست؟ وقتی بتونی ریشه اش را پیدا کنی بی طرفانه تر و صحیح تر اعتراضت را بیان می کنی و کمتر باعث سوتفاهم میشه.
متوجه شدی دقیق چه منظوری از این کار دارم؟!

خانم اردیبهشتی چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:14 ب.ظ http://mayfamily.blogfa.com

نه اصلا منظورم خودبزرگ بینی نیست!
ببین احترام حق هر کسیه ولی گاهی اون چیزی که به نظر ما بی احترامیه واقعا بی احترامی نیست و ناشی از تفاوت فرهنگ ها و تربیت هاست! باید بتونیم تشخیص بدیم کی واقعا داره بی حرمتی می کنه.
ولی منظورم اینه خوبه وقتی این جور اتفاق ها برامون پیش میاد کمی دقیق بشیم روش. تعمق کنیم. فکر کنیم از کجا ریشه می گیره. این فکر ممکنه چند روز طول بکشه . این قدر کند و کاو کنی که پی ببری بهش.
من نمیگم روش کی اشتباهه. اتفاقا خوبه این چیزها را رعایت می کنی ولی میگم نباید روی چیزهایی که ناشی از تفاوت تربیت هاست زیاد حساس بشیم تا جایی که به حرمت ما تجاوز نشه!

پرندیک چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 03:08 ب.ظ

میگما خانواده چقده ب شما لطف دارن

صد البته!

بانو سرن (خاکستر و بانو) چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 03:13 ب.ظ http://banooseren.blogfa.com/

عزیز دلم. این همسر شما هم چه به موقع گرومپ شخصیتی می کند.

کجاشو دیدید! یه آدم برون گرای کم صحبت یه دفعه جوابی میده که همگان انگشت به دهن می مونند.

.آزی. چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:39 ب.ظ http://rouzhayerangi.blogfa.com/

آفرین بانو احتمالا به خاطر تمرکز کم باشه. مشکلی که هممون یه وقتایی درگیرش می شیم.
لیوان که خوبه. من سه سال پیش حلقه ازدواجمو گم کردم. البته در چنان شرایطی بود که خودمو گم نکردم خیلیه.

اگه بخوام بگم مثنوی هفتاد من کاغذ میشه

هدیه پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:25 ق.ظ

سلام. پست قبلی رو که عکس بچه ها بود برداشتین؟ قشنگ بود اخه

بر نداشتم رمزی شد.

آلما پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:28 ق.ظ

راهکار پیدا کردی برای حواس پرتی به منم بگو...

به گمانم راه مادربزرگم را می روم. اون تو 90 سالگی من تو 37 سالگی!

صبور پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:32 ق.ظ http://saboraneh.blogfa.com

عیبی نداره عوضش تو دلسوز ومهربون و مسئول بودی و سلامتیه پسرک از لیوان برات مهمتر بوده خوب

مهربانو پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:21 ب.ظ http://baranbahari52.blogfa.com

ایشالله بهش خوش بگذره .. بیا مثل مهردخت دعوات کنم شاید حواست جمع شد ...
شوخی میکنم عزیزم .. ما ها هزار جا فکزمون مشغوله معلومه که حواسمون پرت میشه

یلدا نگار پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:30 ب.ظ http://yaldanegar.persianblog.ir/

سلام عزیزم
منم گاهی حواسم پرت میشه...و چیزهای مهمی را جا میذارم

برای تو جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:40 ق.ظ http://www.dearlover.blogfa.com

سلام

اولین اردو پسرک ؟ انشالله که همیشه شاد باشه و موفق

پسرک ما دبیرستانیه! ند بار تا حالا اردو رفته!

خانوم سین جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:14 ب.ظ http://eshghh7474.blogfa.com

از دست این مردهاااااااا که همش منتظر بهانه ان

aghaye khone شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:42 ق.ظ http://meandgoldoonekhanom.mihanblog.com/

اون پست اردو رو خوندم بودم ولی فرصت نشده بود کامنت بذارم. به نظر من با اون اتفاقاتی که اونجا پیش اومده و اون حجم اعصاب‌خردی (بی مسئولیتی دیگران حقیقتاً اعصاب خردکنه) اگه همه‌ی وسایلتون رو هم جا می‌ذاشتین من تعجب نمی‌کردم.
این مورد اصلاً حرجی بر شما نیست اما موارد دیگه که همسر گرامی‌تون میدونن و ما بی‌خبریم الله اعلم.

بقیه موارد از همین دسته! جاگذاشتن کیف پول و موبایل و کتاب و ...

مانا( آش شله قلم کار) شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:49 ب.ظ http://sooratakam.persianblog.ir

عزیزم حواس پرت شایعه این روزا . نگران نباش . یکی از دلالیل عمده اش مشغولیت فکری خیلی زیاده .

نگار شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 03:41 ب.ظ http://naghsheman.blogsky.com/

ای بابا.منم انقده حواسپرت شدم که نگو.نمیدونم چرا؟

مشغولی ذهنی، گرفتاری های زندگی ماشینی و ...

maryam شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 06:22 ب.ظ http://maryam-bashkani.blogfa.com

پسری ما هم فردا اردو دارد،امان از حواس پرتی پسر ما دومی ندارد

خاصیت بچگی بازیگوشیه که خوب حواس پرتی هم به همراه داره!
خدا حفظش کنه!

نشمیل یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 07:46 ق.ظ

حواس پرتی که همه گیر شده
اما وقتی ذهن ادم خیلی مشغول باشه اینجوری میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد