آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

می شنوم اما...

صدای پای خرداد می آید...

حال اما، دیگر صدای پایش لرزه بر قلبم نمی اندازد.

گرگ باران دیده شده ام آیا؟

نظرات 10 + ارسال نظر
بیتا سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:57 ب.ظ http://www.titantarin.blogfa.com

قدیما آدمهاهم حرمت داشتن....حالا اماااااااااااااا

عادت داریم....

برای تو چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:16 ق.ظ http://www.dearlover.blogfa.com

خدای من افرین جون منم ندیده و با خوندنش دلم می خواهد برای این پسرک گریه کنم ای وای و افسوس از این فرشته گانی که زیر دست چه کسانی می افتند

کیانادخترشهریوری چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:33 ق.ظ

عزیزدلم..دستش بشکنه الهی

بیتا چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:55 ق.ظ http://www.titantarin.blogfa.com

جیگرم واسه ÷ست بالایی آتیش گرفت نمیتونم جلوی اشکام ر. بگیرم...بشکنه دستی که بروی بچه ای بلندبشه

.آزی. چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:43 ق.ظ

شنیده بودم می گن
شیر، شیر است گرچه پیر بُود

اما حالا یه جوریم!!!

با همه کاستی هایش قهرمان شد و روسیاهیش برای خیلی ها ماند.

صدا همون صدا چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:56 ق.ظ http://sedahamonseda.blogfa.com/

آلما چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:17 ق.ظ

آخییییییییی
دلم برای اون پسرک خیلی سوخت

خانم اردیبهشتی چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:56 ق.ظ http://mayfamily.blogfa.com

سلام
وای خدای من! برای چه چیزهای جزئی، اصل های زندگی را از دست می دهیم...
بیچاره پسرک و پسرک ها و دخترک ها و قربانی عقده ها و چشم همچشمی ها و توقعات بزرگترها می شوند...
میگم ما جشن الفبامون را هم برگزار کردیم شما هنوز ریاضی دوره می کنید؟!

هفته اول اردیبهشت همه درس هایمان تمام شده است اما به اصرار مدیر کم خرد همچنان به مدرسه می رویم.
دوره نکنیم چه کنیم؟
قرار بود امروز جشن الفبا را برگزار کنیم. همین دیروز فرمودند خیر سه شنبه هفته آینده.
خاک بر سر بی لیاقتش با مدیریتش!
آخیش دلم خنک شد...

مانا( آش شله قلم کار) چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:27 ب.ظ http://sooratakam.persianblog.ir

خدای من اون پست بالا حالم رو دگرگون کرد .چقدر کوته فکر . متاسفم

هدیه چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:41 ب.ظ

دلم سوخت خیلی. بچه ها بی پناه ترین موجودات عالمند در برابر عقده های والدینشون. به کجا میتونن پناه ببرن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد