آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

...

میهمان دارم

دلم هم برای دوستم خیلی تنگ شده است. حوصله هم ندارم ناز و منت بکشم. دلم اما خیلی تنگ است.

سرم خیلی شلوغ است.

همسرم هم به ولایتش رفته است.

فردا کلاس دارم و باید درس جدیدم را پس بدهم اما در این هفته یک بار هم دستم به دف نخورده است.

نظرات 7 + ارسال نظر
بیتا دوشنبه 3 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:11 ب.ظ http://www.titantarin.blogfa.com

بانوجان نبود همسر باشما چه کرده؟اینقدر درخود فرورفته اید که دراین خانه کم پیدایید وماهم دلتنگ...جایشان سبز

نه بابا خودم راهیش کردم، حالا هم که نیست دلم گرفته همین و بس!

پرندیک دوشنبه 3 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:22 ب.ظ

نمیشه نرین کلاس

خاک وچوک!اون وقت همسر بیاد بگه دو روز نبودم یه کلاس نیم ساعتی هم نتونستی بری؟
قضیه حیثیتیه!

سهیلا دوشنبه 3 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:26 ب.ظ http://nanehadi.blogfa.com/

عخب شهر شلوغی. تمرین دف رو حتما انجام بده

حالا که رفتم سر تمرین، انگشتهام درد می کنند.

بازیگوش دوشنبه 3 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:58 ب.ظ http://bazigooshi7.persianblog.ir/

اهه کامنت من اومدددد؟؟؟ ده بار ثبتش کردم ارور داد هی

بله! ممنون از محبتتون.

مهربانو دوشنبه 3 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:42 ب.ظ http://baranbahari52.blogfa.com/

اوخ اوخ خیلی کارداری که عزیزم .. پس منتظرت میمونم

دلم خیلی گرفته

aghaye khone دوشنبه 3 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:09 ب.ظ

حالا که حتماً کلاس رو هم رفتین و از مهمان ها هم به نحو احسن پذیرایی کردین...
خسته نباشین.
جای همسرتون هم سبز.
با درایت شما قضیه ی دوستتون هم حل و فصل خواهد شد.

مهمانم رفتند.
کلاسم هم فرداست. کمی هم تمرین کردم اما حل و فصل قضیه دوستم به این راحتی ها نیست!

پرندیک سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:25 ق.ظ

خو من نمیدونستم قضیه حیثیتیه

خیلی هم حیثیتیه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد