آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

امروز برای کاری به مدرسه ای رفتم که دو سال پیش، مدت یک ماه در کلاس اول آن تدریس کرده بودم. وارد که شدم عکس و نام یکی از همکاران را بر دیوار روبه روی در ورودی دیدم که زیر عکس نوشته بود: شادروان خانم ...

خیلی جا خوردم و البته باور نمی کردم...

خنده رو بود و زیبا. سبزه و ملیح، شاد و پرانرژی...

خدا رحمتش کند.

از مدیر پرسیدم. گفت: خانم به یکباره در مدرسه سردرد شدیدی گرفته و تا او را به بیمارستان رسانده اند، دگتر گفته باید همین الان عمل شود. فقط بیمارستان امدادی وقت آزاد برای جراحی داشته و در راه بیمارستان امدادی به کما رفته و کمی بعد به رحمت حق می رود.

به همین سادگی!

بدون حتی یک نشانه!

مرگ در همین نزدیکیست در کنار ما...

و

.

.

.

.

.

.

دنیا هیچ ارزشی ندارد.






نظرات 25 + ارسال نظر
مهرآفرین دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:14 ب.ظ http://mehrafarin58.blogfa.com

منم ظرف یکی دو ماه گذشته با چند مورد اینطوری در محیط کار و آشناها برخورد کردم. چرا اینجوری شده واقعا؟ بنظرم اینا فجعت (فجعه) هست کاش بیشتر صدقه بدیم برای گرداندن قضا.

مرگ جوون خیلی سخته!

ماریا دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:31 ب.ظ http://www.rainyandsunny.blogsky.com

واقعا یلی نزدیکتره از اون چیزی که فکرش رو می کنیم

بله!

.آزی. دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 06:16 ب.ظ http://rouzhayerangi.blogfa.com/

یاد این شعر سهراب افتادم
مرگ گاهی ریحان می چیند
مرگ گاهی ... می نوشد
گاه در سایه نشسته است به ما می نگرد
و همه می دانیم
ریه های لذت
پر اکسیژن مرگ است...
حدا رحمت کنه اون همکارتونو.

خدا جمیع رفتگان رو رحمت کند

سهیلا دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 06:18 ب.ظ http://nanehadi.blogfa.com

و مرگی که از رگ گردن نزدیکتره . خدا رحمتش کنه

خدا جمیع رفتگان رو رحمت کنه!

خانم اردیبهشتی دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:45 ب.ظ http://mayfamily.blogfa.com

سلام
آره نه دنیا ارزشی داره و کسی از فرداش خبر داره...
هی!

بگین از یه ساعت دیگه...

باران سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:27 ق.ظ http://baranedelpazir.persianblog.ir

وای چقدر راحت میریمو اینقدر بیخیالیم البته خودمو میگما

همه مون همین طوری هستیم. فکر نمی کنیم شاید به همین زودی قرعه به نام ما بیفته!

برای تو سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:30 ق.ظ http://www.dearlover.blogfa.com

سلام
همه ما این رو می دونیم که مرگ خیلی بهمون نزدیکه اما باور نداریم
روحش شاد

خدا جمیع رفتگان رو رحمت کنه.

شیوا دالان بهشت سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 02:59 ق.ظ

خدا رحمتشون کنه

خدا جمیع رفتگان رو رحمت کنه.

aghaye khone سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:07 ق.ظ http://meandgoldoonekhanom.mihanblog.com/

انشاءالله روحشون قرین آرامش باشه.

خدا جمیع رفتگان رو رحمت کنه.

هاچ زنبورعسل سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:00 ق.ظ http://SHM88.BLOGFA.COM


با اینکه میدونیمم واذعانم داریم ارزش نداره ولی دست ازش بر نمی داریم هعی وای

فکر کنم خاصیت آدمیزاده...

فاطمه سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:38 ب.ظ http://expectance.blogfa.com

خدا رحمتش کنه،میگن ریشه ی انسان از نسیانه ها...

خدا جمیع رفتگان رو بیامرزه!

آنی سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:42 ب.ظ http://ansherly.persianblog.ir/

خدا رحمتشون کنه

خدا جمیع رفتگان رو رحمت کنه!

ترنج ...ام سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:48 ب.ظ

خیلی مرگ اتفاق عجیب و هول ناکیست ... تو دوره ای که بیمارستان کار میکردم ...یه روز ساعت ده صبح یه اقایی با اتوبوس میرفته به سمت محل کارش ... تو اتوبوس تو سینه اش احساس ناراحتی میکنه و چون اتوبوسی سوارش بوده از رو به روی بیمارستان رد میشده به پیشنهاد راننده میاد داخل بیمارستان ...میگن رو تخت دراز بکشه تا معاینه اش کنن و دقیقه ای بعد از دنیا رفت !!!!!

اگه تو خود بیمارستان هم کار کنی و موقع رفتنت شده باشی، میری!

آفاق چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:12 ق.ظ http://b-arghavani.blogfa.com

با اینکه همیشگیه این چیزا

اما باز مردم یادشون میره مردنی هم در کاره
خدا رحمتش کنه

پرندیک چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:39 ق.ظ http://parendik.blogfa.com

خدا رحمتش کنه

خدا جمیع رفتگانو رحمت کنه.

آلما چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:43 ق.ظ

واقعا مرگ در یک قدمی ماست
و ما همیشه غافلیم

متاسفانه بلاه! انگار نامیراییم

مرضیه چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:45 ق.ظ http://ghadaghan1.mihanblog.com/

واقعن.
کلی حساب وکتاب وحرص وجوش وکلاه تو کلاه کردن و هعی روزگار..
این دنیا هیچ ارزشی نداره.

وقتی فکر می کنم زندگی وقتی ارزش داره که یه باقیات الصالحاتی ازش برجا بمونه

صبور چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:20 ب.ظ

آنچه ارزان میشود جان آدمیست

متاسفم

مهناز چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 02:11 ب.ظ http://www.mahnaz-daneshjoo.blogfa.com

خدا بیامرزتش.
دلم نمیخواد بدبین باشم اما حدس می زنم اثرات پارازیت هایی باشه که بر روی ماهواره ها می فرستند که روی مغز اثرات بدی میذاره .

پارازیتها، غذاهای ناسالم، استرس و ...

بانو سرن (خاکستر و بانو) چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 03:06 ب.ظ http://banooseren.blogfa.com/

آخی چه راحت رفت. خدا رحتمش کنه.

خدا جمیع رفتگان رو بیامرزه.
من دوست دارم وقتی می خوام بمیرم، بدونم. با بچه هام خداحافظی کنمو ...

باران (قایق کاغذی) چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:39 ب.ظ http://pb-90.blogfa.com

ای بابا چه بد
خدا رحمتشون کنه :(

خدا همه ی رفتگان رو رحمت کنه

امیر چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:07 ب.ظ http://drjoon.persianblog.ir

واقعا همینطوره. بعضی وقت ها اینقدر به آینده فکر می کنیم و خودمون رو به در و دیوار می زنیم که انگار صدسال دیگه هم قراره تو این دنیا باشیم.
بعضی وقت ها یادمون میره که مرگ چقدر بهمون نزدیکه!
خدا همه ی رفتگان رو رحمت کنه

و و دنیایی پس از این نیز خواهد بود....

.آزی. چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:29 ب.ظ http://rouzhayerangi.blogfa.com/

آفرین جان کجایی؟

جایی همین حوالی! نمی دانم چرا نوشتنم نمی اید

مسی چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:56 ب.ظ

می دونید افرین جان همه می نویسیم بله دنیا بی أراش هست و خبر إز فردا نداریم ولی برای همین لحظه ست درباره برای همون فردا إزار می دیم حق و ناحق می کنیم و ...متاسفانه حرف و عملمون فاصله شون زیاده خیلی

ولی وقتی به چشم می بینی به یقین میرسی. من بعد از فوت پدرم خیلی تغییر کردم. حالا نه از مرگ می ترسم و نه از رفتن...
فقط به خاطر بچه هام دوست ندارم حالا حالاها بمیرم

یلدا نگار پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:10 ب.ظ http://yaldanegar.persianblog.ir/

عزیزم
خدا تو را و خانواده خوبت را حفظ کنه
خدا همکارت را رحمت کنه و همچنین پدر مهربانت را
نازنینم امشب شب جمعه است یاد تو و پدرت افتادم که چقدر دوستش داری حتما فاتحه ایی نثار روح عزیزش میکنم

ممنونم. زیر سایه بزرگترها شاد و خرم باشید.
خیلی لطف دارید خدا به شما خیر و برکت بده. آمین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد