آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

غمنامه

آخرین شب زندگیش به ما زنگ زد. با هر چهار نفرمان صحبت کرد.

نه تنها به ما که به خیلی از اقوام و آشنایان تلفن کرده و احوال پرسیده بود.

کمتر از 24 ساعت به رخ دادن حادثه، ازدوستانش خواسته بود عکسی به یادگیری از وی بگیرند.

وقتی برای سفارش حلوا به قنادی رفتیم، خانمی که بارها به سفارش برادر جوانمرگم برای مراسم پدرم حلوا پخته بود، بی تاب شد و آن چنان گریست که ما را هم تحت تاثیر قرار داد. می گفت: تقریبا بیست شب پیش ساعت یازده شب از کرج زنگ زده و احوال مرا پرسیده است...

برادر! می دانستی به زودی دست اجل تو را پرپر خواهد کرد که چنین می کردی؟

خدایا! زین پس چه کسی به من تلفن نموده و احوالم را خواهد پرسید؟

پروردگارا! راضی ام به رضایت! اما از همین حالا تا ابد دلتنگم برای برادری که به شهادت همگان مهربان ترین ، خوش خنده ترین و بذله گوترین ما بود.

یا رحیم! به حق مهربانی و محبتش، او را قرین رحمتت بگردان.آمین



پی نوشت: پدر! خوب با پسرت خوشی که دیگر به خوابم نیامده ای!

نظرات 36 + ارسال نظر
پرنده گولو شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:43 ب.ظ http://thegooloobird.blogsky.com/

چه خاطره ی خوش تلخی...
خدا بغلشان کند الهی

آمین

یلدا نگار شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:23 ب.ظ http://yaldanegar.persianblog.ir/

افرین جان ...عزیزم
خدا رحمتش کنه...قرانم را همان روز خواندم
غم اخرت باشه...نمیدونم چه کلمه ایی چه جمله ایی بگم که از ناراحتیت کم کنم باور کن این مواقع ادم خیلی ناتوان میشه...

ممنونم. خیلی لطف کردید.
خدا رفتگانتونو رحمت کنه!

.آزی. شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:42 ب.ظ http://mylifeiscolored.blogfa.com

دردهایی که آدمو از پا می اندازن...
آفرینم عزیزم مهربونم قوی باش.
جای پدر و برادرتون حتما خوبه.
خدا به داد دلتون برسه...

یه وقتایی با خودم فکر می کنم نکنه دل من ازسنگه که این قدر خوب دارم کنار میام و راه میرم و میخورم و می خوابم و ...

گلابتون بانو شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:45 ب.ظ http://golabatoonbanoo.blogsky.com/

چه روح آگاهی داشته. روحشون شاد باشه.
خدا به دلت صبر و قرار بده عزیزم...

آمین

آفاق شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:50 ب.ظ http://b-arghavani.blogfa.com

اخ جیگرم کباب شد

خدا بهتون صبر بده

طفلک انگار خبر دار شده بود

بنظرم با شما خیلی شیاهت داره قیافش

چند سالش بود مرحوم؟

همین آذر گذشته 34 سالش تموم شده بود.

آبی دریا قدغن شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:53 ب.ظ

خدا رحمتش کنه.
حتمن چیزی به دلش افتاده و آگاه شده بوده .
همیشه باخودم میگم آیا منم ازون دسته هستم که زمان مرگشون بهشون الهام میشه.!!!

پدرم هم همین طور بودند. حتی وصیتشون رو هم نوشته بودند.

بانوی ماه شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:55 ب.ظ http://mid-day-moon.blogsky.com


هیچی نمیتونم بگم

درک میکنم.این جور مواقع فقط بغضه که گلوی آدمو فشار میده!

دختر معمولی شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:38 ب.ظ http://www.mamooli.persianblog.ir

خدا رحمتش کنه

آمین

خانم اردیبهشتی شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:45 ب.ظ http://mayfamily.blogsky.com

سلام
خدا رحمت کند بردارت را و به همه بازماندگان صبر و آرامش بده!
خیلی سخته خیلی...

خدا پدر شما رو هم بیامرزه!

من شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:03 ب.ظ http://rouzmarginevesht.persianblog.ir/

آرام بگیر بانو..آرام بگیر
روحشان قرین شادی و رحمت باشد انشاالله.

آمین

تیراژه شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:55 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

احسنت به این صبوری شما
با اینکه دلم به شدت گرفت اما باید تحسینتون کرد
روحشون شاد باشه
هر کسی سعادت این را ندارد که روزهای ما قبل رفتنش به چنین اموراتی گذشته باشد.
خدا رحمتشون کنه
تسلیت میگم
اگر جز قرانی نخوانده باقی مونده من را هم شریک بدارید

لطف دارید. خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه!
ممنونم از این که تو ختم قرآن شریک شدید.

آنیتا شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:09 ب.ظ

عزیزم مدت بسیار کوتاهی است که وبلاگ شما را می خوانم
سال 86 برادر بسیار عزیز و جوانم را در اثر سانحه از دست دادم
الان که دارم نوشته های شما را می خونم اشک و بغض امونم نمی ده
خیلی قوی و با ایمانی که گله نکردی و چرا نپرسیدی
من هنوز می پرسم خدایا چرا؟ چرا باید دو کودک بی پدر شوند وزنی در سن 34 سالگی تنها وبی همسر بشه و مادری داغداروپدری از شدت غصه روز چهلم پسرش سرطان بگیره و یکسال بعدشم پر بکشه و بره
هنوز بعد از گذشت این چند سال داغش داغ اداغ
خدا همه رفته ها را قرین لطف و رحمت وآمرزش کند انشاالله

داغ هیچ وقت سرد نمیشه!راضی ام به رضای خدا!
خودش داه خودشم گرفته!
شما هم به این فکر کن که تقدیرشون این چنین بوده!
خدا روح برادر و مادر عزیزتونو غرق رحمتش کنه. آمین

مهربانو شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:22 ب.ظ http://www.mehrbaanoot.blogsky.com

آفرین عزیزم امروز اینجا رو خوندم و غم تمام وجودم رو فرا گرفت...برای آرامش خودت و خانوادت و برادرت و همسرش دعای فراوان میکنم ... امیدوارم آرامش به زودی جایگزین غم هاتون بشه و خدا توان تحملتون رو صد چندان کنه...
الهی آمین.

ممنونم از همدردیتون!

مهربانو یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:16 ق.ظ http://baranbahari52.blogfa.com

از هون اولین پیامت که خبر تلخ داغدار شدن رو داده بودی ، بجز یکبار دیگه دلم نمی امد که اینجا بیام ، یعنی فکر نمی کردم هنوز چیزی نوشته باشی ، امشب خیلی به یاد تو و پست خواب دیدن پدر و بلافاصله خبر پر کشیدن برادر نازنینت بودم ، بغض داشتم و آمدم سر بزنم که دیدم چند تا پست نوشتی ... از تلخی سپری شدن این روزهای سخت و اینکه برادر چقدر آگاه و آماده دنیای فانی رو ترک کرده .
اون و عروس ماهش و عزیز دیگه ای که همراهشون بوده جای حق رفتند آفرین گلم ولی خدا به داد دل تفتیده مادر و تو کع خواهر غصه دارش باشی برسه . بمیرم برای دل تنگت که مردونه به نماز ایستادی و لباس های خونیشون رو چنگ زدی و انگار دل ریش خودت رو چنگ زدی .،. برای تو و همه ی بازماندگان داغدارشون صبر عاجل از پروردگار کریم خواهانم . عزیزم خیلی تلخه ، ولی این زندگیه و همچنان ادامه داره . خدا دل خوشی های زندگیت . بچه ها گلت ،همسر وفادار و مادر دلشکسته ت رو نگه داره نازنین

آمین!
ممنونم.

بهاره یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:37 ق.ظ http://siminn.persianblog.ir/

خدا رحمتشون کنه.
برات صبر می خوام دوستم.

خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه!

کیانا دخترشهریوری یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:43 ق.ظ

امروز برای ایشون در حرم آقا علی بن موسی الرضا یاسین هدیه کردم.امیدوارم روحشون قرین رحمت باشه.بانوی کربلا ب شما صبر عنایت کنه.

آمین
چه سعادتی بالاتر از این که چنین دوستان مهربانی دارم.

ققنوس یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 03:41 ق.ظ http://qoqnooos.blogfa.com/

افسوس... :(

راضیم به رضای خدا....

داش بهی یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 06:58 ق.ظ http://behii.persianblog.ir/

خدا بیامرزه
و خدا بهتون صبر عطا کنه

آمین

مهناز یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:28 ق.ظ

عزیزم...

آلما یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:38 ق.ظ

خدا بهت صبر بده
چقدر سخته تحمل چنین روزهایی

آمین

پریسا یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:39 ق.ظ http://rozanehayeman91.blogsky.com/

عزیزم خدا بهت صبر و ارامش بده.
خدا روحش رو قرین رحمت کنه

آمین

همنفس یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:54 ق.ظ http://halman.blogfa.com

خدا رحمتشون کنه اونا الان با هم خوشند اینجا بازماندگان غریبند و دلتنگ . مجددا مرا ببخشید از اینکه نتوانستم در مراسم شرکت کنم.

خواهش می کنم. مشکلات دوستانمو درک می کنم. مهم دل شماست که با ماست.

باران یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:29 ق.ظ http://baranedelpazir.persianblog.ir

فدای دل داغ دارت عزیزم
از خدا برات طلب صبر میکنم.

ممنونم. خدا رفتگان شما رو هم رحمت کنه!

آرین یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:38 ق.ظ http://aryantt.persianblogfa.com

خداوند به شما و خانواده صبر عطا فرماید و روح ایشون رو قرین رحمت کنه

آمین

سوگل یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:39 ق.ظ http://sogol613.persianblog.ir

ازعکسشون معلوم بودخیلی جوون شادوسرحال ومهربونی بودن خدابهت صبر بده عزیزم فقط همین

خانمش که همیشه می خندید. هر دوشون خوشخنده و بذله گو بودند.

topoli یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:09 ق.ظ http://ghandeasal91.blogfa.com

خدای من ....
همین الان براشون فاتحه خوندم .
خدا صبرت بده آفرین جان ... انشالا برادرتون با صالحان و نیکان همنشین هستن ....
مرگ حقه . ما آدما با هم نیومدیم تو این دنیا با همم ازین دنیا نمیریم ... خوش به سعادت برادرتون که مردم ازش راضی بودن . خدا رحمتشون کنه .

آمین

بوسه ی زندگی یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:34 ق.ظ http://kisslife.blogsky.com

خدا رحمتش کنه و بهتون صبر بده

آمین

آویشن یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:46 ق.ظ http://hamsaramoman.blogfa.com/

سلام عزیزم
از وب مهربانو با اینجا آشنا شدم
تسلیت میگم. ایشالا خدا بهتون صبر بده و رفتگانتون رحمت کنه.
براشون فاتحه خوندم
روحشون شاد

آمین.
خدا رفتگان شما رو هم رحمت کنه!

شیرین یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:49 ق.ظ

عزیزم اونها جمعشون جمعه. خدا بیامرزدشون. خدا به شما و هر دو مادر صبر عطا کنه. خدایا خودت دادی، خودت گرفتی، خودت هم صبرش رو بده.

آمین

سپیده یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:01 ب.ظ

خیلی سخته خیلی
ولی آفرینی که من دیدیم انقد محکم و قوی بود انقد صبور و بزرگ بود که میتونم ا ین مصیبت بزرگ رو پشت سر بزاره.
خدا رحمتشون کنه

خدا رفتگان شما رو هم رحمت کنه!

زهرا یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:20 ب.ظ http://zizififi.persianblog.ir

عزیزم من تازه امروز متوجه شدم...خیلی غمگین شدم...هیچی نمی تونم بگم که تسلی بده به دله شکستت...خدا رحمتشون کنه.
خیلی ناراحت شدم ...ببخش که دیر کامنت گذاشتم...ببخش

خواهش می کنم.
خدا رفتگان شما رو هم رحمت کنه!

شیوا دالان بشهت یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:42 ب.ظ

خدا رحمتشون کنه

خدا رفتگان شما رو هم رحمت کنه!
آمین

نونا یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:29 ب.ظ http://nona88.blogfa.com/

چی بگم که داغ سختیه ... سخت

آفرین عزیزم ازینکه کاری ازم بر نمیاد برای تسلیتون واقعا ناراحتم

همین که هستید و همدردی می کنید. نعمت بزرگیه!

پروانه دوشنبه 16 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:58 ق.ظ http://margazideh.blogsky.com/

این کارهای آخر
این حرف های آخر
این روزهای آخری . . .

مامانم به من میگفت بوسم نکن . . .
نمیتونی فراموشم کنی!

خدا رحمتشون کن الهی آفرین عزیزم
عزیزم برات صبر و ارامش ارزو میکنم

ممنونم. خدا روح مامان گلتونو رحمت کنه!

مریم-م سه‌شنبه 17 دی‌ماه سال 1392 ساعت 03:29 ق.ظ


آدم های خوب هیچ وقت از یاد نمیرن

با خوندن هر کلمه اشکام جاری میشن

خدا مامانتونو رحمت کنه!

amine پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:48 ب.ظ http://www.donyayeman1.blogsky.com

چه می کنی با کلمات آفرین؟؟؟؟
جمله ی آخرت اشکهایم را سرازیر کرد..
خدای مهربانمان هر دو را مورد رحمت قرار دهد. آمین

آمین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد