می خواهم از خانه بیرون بروم. دخترک تازه از کلاس فوق العاده فیزیک برگشته و در اتاقش آهنگ گوش داده و هم زمان با خواننده همسرایی می کند:
بلبل
بلبل
بلبل تو کوچا تو پس کوچا غزل می خونه
شعروی تر حافظ می ریزه از سر چنگش
شیراز
شیراز
شیرازو میگن ناز....
خدا حافظی می کنم و بیرون می روم. اجازه می دهم دخترک همچنان آواز بخواند و خستگی یک هفته پرکار را از روح و روانش بیرون کند.
.
.
.
بیست دقیقه بعد برمی گردم. در را باز می کنم. دخترک هم چنان آواز می خواند...
اخم های مامان سخت گیر درونم در هم می رود و آماده ام می کند که شماتتش کنم: هنوز داری آهنگ گوش می دهی؟
اما ناگهان آوای دخترک مرا در جا میخکوب می کند:
خونه خوبه خونه مامانم امیده
خونه خوبه خونه بوی مامانمو میده ...
ماه مان مهربان درونم لذت می برد و مامان سخت گیر درون را به صبر دعوت می کند.
به آشپزخانه می روم و مشغول می شوم. اجازه می دهم تا پایان آهنگ دخترک همچنان در اتاقش برای مامانش آواز بخواند و لذت ببرد.
.
.
.
همیشه برای درس خواندن وقت هست اما برای ماه مان بودن زمان اندکی در اختیار داریم. روزهایی خواهد رسید که او برای دخترش از ماه مانش تعریف کند...
پی نوشت:
1- گولوی مهربان زیبای صدا مخملی فرهنگ لغات پرباری در وبلاگستان رواج داده است.
و مهم تر از فرهنگ لغات خاصش، احساسش را آن قدر خوب توصیف کرده که کم و بیش روی نگرش و رابطه ی ما و مادرها و دخترهایمان تاثیر گذاشته است.
2- اگر خوب دقت کنید می توانید مرا در بین این ها بیابید.
سلام متشکرم گولو رو به من معرفی کردی خیلی خوب بود
شما که ماه مان هستی
لطف داری عزیزم.
پست خیلی قشنگ و لطیفی بود آفرین جان
شما لطف دارید.
منم از کلمات گولو و وشتنش خیلی لذت میبرم
مامان درون و بیرون رو خیلی خوب توصیف کردین. خوشبحال دخترتون که مامان مهربون درون پیروز شد
ممنونم برای راهنماییتون.خیلی لطف کردین.
کاری نکردم!
واااااااقعا که مامانا ماهن و حرف ندارن.
سلام
افرین جون دلم خواست یک روزی منم هم این شعر رو از زبان دخترم وقتی داره برای خودش شعر می خونه بشنوم
انشالله کلی از این لحظه های ناب مادر و فرزندی داشته باشی
اون روز زیاد دیر نیست. براتون سلامتی و خرمی آرزومندم.
گاهی چقدر آرزو می کنم تو این کره خاکی مادر شدن قسمتم بشه
ان شاءالله به آرزوتون برسین.آمین.