آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

هر دم از این باغ بری می رسد

به گمانم سررسیدی که آقای همسر نکات مهم را در آن یادداشت می کرده، دور انداخته ام و رویم هم نمی شود به فردی بسیار مرتب و منظم بگویم که چنین خبطی کرده ام.

بدتر از آن، آقای همسر هم چنان دنبال سررسیدش می گردد و من هنوز می پرسم: پیدایش کردی؟








پی نوشت: نمی دانم چرا فکر کرده بودم حالا که مقطع تدریسش تغییر کرده، آن سررسید دیگر به کارش نخواهد آمد.

نظرات 21 + ارسال نظر
نوا یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 11:30 ب.ظ

خدابه فریادتون برسه
وقتی مرد مرتبی چیزی گم میکنه باید منتظر سونامی درتمام منزل بود چون مطمئن هستن که خودشون یه جایی گذاشتن حالا باید گشت تا پیدا بشه

طفلکی خودش می گرده

صفا دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:24 ب.ظ http://www.sa4150.blogfa.com

ای بابا عجب !!!!! به نظر من بهش بگو دورانداختی و خودت و اون بنده خدا رو از نگرانی خلاص کن

از عصبانیت بعدش می ترسم

رویای 58 دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:53 ب.ظ http://roya5849.blogfa.com

من هم زیاد از این خراب کاری ها می کنم

وای بر ما!

سهیلا دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 03:55 ب.ظ http://http//nanehadi.blogsky.com/

انشاله پیدا میشه

تا جایی که یادم میاد شهریور قاطی کاغذ باطله ها دادمش بازیافتی

بلفی دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 05:45 ب.ظ http://rule-your-world.blogfa.com

دختر استادم با من دوسته. استادم چند وقتیه برای پروژه من دنبال یه سری یادداشت می گشت اونروز دخترش بهم میگه فک کنم اون یادداشتها رو مامان ریخته دور ولی هنوز جرات نکردیم به بابا بگیم

والا منم جرات نمی کنم

یلدا نگار دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 06:41 ب.ظ http://yaldanegar.persianblog.ir/

منم ازین کارها کردم....

soso سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 09:52 ق.ظ

من جای شما استرس گرفتم

همنفس سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 10:56 ق.ظ

من هم مدتی است پایان نامه اقای همسر را یه جایی گذاشته ام که پیدا نمی شود. جرات ندارم حرف بزنم فقط به آقای همسر گفتم خوب حواستو جمع کن ببین کجا گذاشتی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ولی می دانم خودم جمع کردم

تو خونه تکونی عید پیدا میشه!

حکیم بانو سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:49 ب.ظ

دستتون درد نکنه...

ساناز چهارشنبه 28 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 10:48 ق.ظ http://mahemoon.persianblog.ir

منم از این کارا کردم .بهش بگید و ذهنتون رو خلاص کنید هرچند سخته.

چاره ای جز این نیست.

صدیقه (مامان شیدا) پنج‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 10:23 ق.ظ http://myrainysky.blogfa.com

یک راهکار!

بعد از آنکه کمی خودتان را لوس کردید و کلی قربون صدقه آقای همسر رفتید به ایشان میگویید که عزیزم هر از گاهی باید نو شد و مطالب قدیمی را دور ریخت و تجربه های جدید تر را ثبت کرد!!!
و در راستای کمک به شما در جهت این مهم بنده انجام وظیفه کردم و تمام یادداشتهای قدیمی را دور ریختم ...

فراااااااااااااااااااااااااار


اینو باید از اقای همسر پرسید.

صدیقه (مامان شیدا) پنج‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 10:26 ق.ظ http://myrainysky.blogfa.com

لینک شدید

لطف فرمودید.

مهناز پنج‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 12:13 ب.ظ

Ooooopppsss

منیرو پنج‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 12:36 ب.ظ

چرا من از این هزاران کیلومتر دور تر از تو حس می کنم ننداختیش بیرون ؟

نمی دونم والا!

نیلو جمعه 30 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 09:05 ق.ظ http://nil.nil.blogfa.com

خیلی اغراق نکرده ام اگه بگم سررسید همسر من حکم کتاب مذهبیش رو داره. از بس باهاش کار داره و به قول شما نکات بسیار مهم رو توش می نویسه. داشتم تصور می کردم اگه من بجای شما این کارو کرده بودم باید راجع به امنیت جانیم خیلی نگران می شدم!

مهربانو شنبه 1 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 11:26 ب.ظ http://www.tanhayizan.blogfa.com

خوب کمکشون کنید تا دوباره همون مطالب رو جمع آوری کنن ...

اوووووووووووووووووو! فعلا که بی خیال شده!

شاعر شنیدنی ست یکشنبه 2 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 09:11 ق.ظ http://kha2ne-sher.persianblog.ir/

گناه داره خو بنده خدا! بهشون بگو حالا یه بار عصبانی میشه فوقش ..بهتره که هر روز دنبال هیچی بگرده که!
خخخ می پرسی پیداش کردی؟؟؟ عجبببب
اولین باره می خونمت اون بالایی رمزدار بود اومدم اینو خوندم شمام تشریف بیارین خوشحال میشیم

دیگه ناامید شده از گشتن. هر چی بیشتر گشته، کمتر یافته!
از آشناییتون خوشحالم.

گندم یکشنبه 2 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 03:07 ب.ظ http://kashmar1392.blogfa.com

این نوشته چرا رمز دارن اونوقع خیلی خصوصی اند یعنی نمی شه خوندشون

مانا. آش شله قلمکار سه‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 02:17 ق.ظ http://sooratakam.persianblng.ir

عزیز دلم اصلا به روی خودت نیار.

ا الان که همین کارو کردم.

زیبا چهارشنبه 5 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 02:27 ب.ظ

با سلام چند وقتی میشه به وبلاگتون سر میزنم و نوشته هاتون و می خونم فکر کنم از همون اوایل مهر چون خودم یه پسر اول دبستانی دارم و تجربه هاتون از کلاس هایی که داشتین برام جالب بود.
راستش ناراحت م از اینکه به خاطر داشتن یه سوال و یه راهنمایی براتون نظر گذاشتم یعنی دوست داشتم دوستی که شروع میشه بدون درخواست باشه اما بالاخره باید از طریقی دوستی ها بوجود بیاد. (خودم نفهمیدم منظورم رو رسوندم یا نه)
حالا سوالی که اینقدر وقتتون و گرفتم درباره پسرم هست گفتم که کلاس اولیه الان یه مقدار نشانه ها را یاد گرفتن ولی موقع نوشتن با این مشکل واجه هستم که اگه یه کلمه را بطور کامل بگم نمی تونه بنویسه و یا حتی نمی تونه بخونه ولی خودش حروف رو جدا صداش و میگه مثلا کلمه بادام خودش صداش و میگه با د ا م ولی وقتی میخواد بهم متصل بکنه و بگه نمی تونه بگه چیه کلمه. مثلا امروز بهش دیکته گفتم آمد نتونست بنویسه ولی وقتی گفتم آ ی اول و م غیر آخر و د تونست بنویسه
حالا به نظر شما با چه روشی باید این مشکل رو حل کنم.
با تشکر

سلام.
این که مشکلی نیست. طبیعیه که بچه ها در آبتدای سال نتونند خوب بخونند و بنویسند.
عالیه که گل پسرتون نشانه ها رو می شناسه. چون با تمرین و تکرار می تونه درست نوشتن رو یاد بگیره.
چند نکته هست که حتما باید رعایت کنید.
اول اون که حتما از کلمه هایی که آموزش داده شده، املا بگید.
دوم آن که اگه نتونست بنویسه. صداهاشو یکی یکی بگه و بنویسه.
بهتره شما بهش نگید کدوم نشانه رو بنویس.
خودش بخش کنه و یکی یکی بنویسه. اگه نتونست با هم بخش کنید و مثلا بپرسید برای نوشتن آمد کدوم آ لازمه؟
-: آ اول
-: چرا چون اول کلمه هست و باید آ اول رو بنویسیم.
حالا صداهای بخش دوم. کدوم م رو باید بنویسه مـ غیر آخر
-: چرا
-: چون وسط کلمه هست و باید مـ رو بنویسیم.
بعد آن که تمرین ترکیب صامتها ( بـ تـ سـ مـ و .... ) با صداها ( آ او ای و ... ) لازم و موثره مثلا:
بـ و ا ----» با
بـ و او ----» بو
بـ و ای ----» بی
حتی می تونید اونها روی یک مقوا بزنید و در معرض دید پسرتون قرار بدید و با هم اونها رو بخونید و تمربن کنبد چون در تقویت خواندن و نوشتن بچه ها خیلی موثره!
من خودم هم برای بچه هایی که کل کلمه رو نمی تونند بنویسم بخش می کنم و صدا می کشیم و بعد می نویسند. تازه اگه هم صدا رو نشناسند اون صدا رو که توی کلاس روی دیوار نصب کردیم نشونشون می دم تا یاد بگیرند.
هدف از املا مچ گیری نیست که کی بلده بنویسه و کی بلد نیست. هدف آموزش نوشتن کلمه ها هست.
اصلا نگران نباشید. بعد از مدتی که بچه ها صداکشی و ساختار کلمه ها رو یاد گرفتند، راحت می خونند و می نویسند.

گلابتون بانو پنج‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 11:30 ب.ظ

وای! امیدوارم نفهمه کار شما بوده!!!

هنوز لو ندادم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد