آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

ببار ای برف

از خدا که پنهان نیست از شما هم پنهان نباشد. با این که همه کارهای بزرگ خانه تکانی را که از جمله شستن فرش و پرده، تمیز کردن دیوارها، شستن و برق انداختن کلیه ظروف و قاشق و چنگال های موجود در خانه و شستن یخچال و فریزر انجام شده بود اما من هنوز مشغول کارهای خرده ریزه ام.

به لطف خدا کمردرد متوجه بی اعتنایی شدید من شد و دمش را روی کولش گذاشت و رفت و تا کنون پشت سرش را هم نگاه نکرده است.

یک شنبه بعد از تعطیلی مدرسه به شهرستان رفته و برای پرو مانتو نزد خیاط شتافته و البته این خانم مهربان فردا مانتو شلوار نازنینم را تحویل داده و بنده مقارن عصر به مشهد برگشتم. جاده شدیدا مه آلود بود و گمانم راننده خودش را هم نمی دید، اما از آن جا که همسر گفته بود هواشناسی بارش برف را پیش بینی کرده، هیچ ترسی به دل راه نداده و بالعکس از خیال تعطیلی فردای مدارس در پوست خود نمی گنجیدم. از قضا همسفر نازنینی داشتم که خود مادر 6 خانم معلم بود و ایشان نیز با من هم عقیده گشته و برای بارش شدید برف دعا می کرد. چه دوست داشت دخترانش به جای رفتن به مدرسه به امر خطیر خانه تکانی  بپردازند.

هر چند آن شب از بارش برف خبری نشد و فردا به مدرسه رفتیم اما گمانم بلاخره راهی باز شده و دعاهای آن مادر نازنین به عرش الهی رسید و دیروز و دیشب برف شهر را  سپیدپوش کرد. غصه به دل راه ندهید که هر چند برف اندک بود اما بلاخره یخ کار خودش را کرد و ما را امروز خانه نشین نمود.

جای شما سبز! امروز از صبح مشغول بوده و بیرون نرفته و خبر از دمای هوا ندارم. اما آفتاب چنان روی قالی و مبل ها ولو شده و دلربایی می کند که مگو و مپرس!

آخرین روزهای اسفند به خوشی و شادی!




پی نوشت:

1- گیرایی دعای مادر دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.

2- مهم نیست زمین چندان سپید نشود، همان یخ زدگی صبحگاهی زمین برای تعطیلی مدارس کافیست.

3- لطفا مرا به لقب از زیرکار در رو مفتخر نفرمایید. پیرو تعطیلی یک هفته بهمن ماه سال گذشته مدارس، امسال حواسم به جلوگیری از عقب افتادگی درسی دانش آموزان بود. حیف بود آن همه تلاش بی ثمر بماند.




نظرات 2 + ارسال نظر
سارا پنج‌شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 07:33 ق.ظ http://biadonyabesazim.blogfa.com

سلام معلم عزیز

دعای مادر. مثل یک جادوست. جایی که خدا لبخند میزنه و نه نمیاره.

سلام به روی ماهتون!

ققنوس پنج‌شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 12:20 ب.ظ http://qoqnooos.blogfa.com

انقدر فضای مجازی پره از عید و نو شدن و خونه تکونی که منم جوگیر شدم و خونه تکوندم!

برف باریدن مبارک!

ممنون.
قشنگی دنیای مجازی به همینه. این که از کارهایی که می کنیم می نویسیم. از روزمرگی ها از زندگی و لابلای همه شون میشه فلسفه زندگی رو فهمید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد