آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

عذر غیبت

امروز بعد از ظهر برگشتم.

مجالس عروسی چند روز اخیر هم خوش گذشت. مخصوصا مجلس دیشب که عروسی دختر دایی همسرم بود.

در مجلس عروسی امشب هم خاطر خستگی زیاد شرکت نکردیم.

با یک پست مفصل برخواهم گشت.