آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

باز آمدم

سلام!

تازه برگشته ایم. چند روزی مسافر بودیم و حال در خانه خودم هستم.

تنها جایی که آرامش واقعی را در آن تجربه می کنم.





پی نوشت: به خانه همه تان سر زدم اما پاسخ دهی به کامنت ها را به فردا روز می سپارم، چه همسر مدام تذکر می دهد: دنیای مجازی را رها کن و به جهان واقعی برگرد...