آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

شرط سن!

امروز دوستم به خانه ام آمد.

جایتان خالی! ساعتی با هم نشستیم و از روزهای خوش با هم بودنمان صحبت ها کردیم.

حیف! افطار جایی دعوت داشت و خیلی زود رفت. اما همان مدتی کمی هم که در کنارم بود، خیلی خوش گذشت.

........................................................................................................................................................................

آمده بود که کارهای انتقالی اش را سروسامانی دهد. یکی از شرایط موافقت با انتقالی اش، داشتن حداقل 35 سال است. دوستم من فقط 33 سال دارد.

خدا کند بتوان تبصره ای بیابد و کارش درست شود و گرنه من باید دو سال دیگر صبر کنم!




به پایان رسید؟

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.