آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

مرغ آمین

در عجبم از کار خدا!

اینجا را ببینید. این کامنت را برای این پست دختر گندمگون گذاشته بودم. هنوز دقیقه ای نگذشته بود که تلفن به صدا درآمد و ...

بله میهمان در راه است. آن هم از راه دور، درست زمانی که گمانش را نداشتم. 

الله اکبر!

خدایا شکرت.

ولی لطفا همیشه این گونه باش. حواست به لیست آرزوها باشد.