آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

قرعه

خانم الف نه فرزند 40 تا 60 ساله دارد.

چشم هایتان گرد نشود. عجیب نیست. آن زمان رسم بود که خانواده ها بچه های زیادی داشته باشند و خانم الف هم از این قضیه مستثنی نبود. به قول معروف یکی در فصل توت به دنیا می آورد و دیگری را در موسم زردآلو!

آن چه عجیب بود نهمین بارداری خانم الف بود. شکمی بزرگ و سنگین...

موقع وضع حمل رسید. بچه به دنیا آمد. هنوز او را نشسته بودند که متوجه شدند بچه دیگری هم دارد به دنیا می آید و بعد از او هم دیگری! سه فرزند در یک بارداری!

قبلا هم دو قلو زایی در خانواده خانم الف دیده شده بود. خواهرانش هر کدام یک بار دو قلو به دنیا آورده بودند اما سه قلو زایی نه تنها در خانواده که در منطقه هم دیده نشده بود. یکی از نوزادان دختر و دوقل دیگر پسر بودند. یکی از پسرها کمی بعد از به دنیا آمدن فوت شد و دختر هم بعد از دو ماه؛ اما پسر دیگر زنده ماند و اکنون خود سه فرزند دارد.

همه بچه های خانم الف احتمال می دادند آن ها نیز فرزندان دوقلو داشته باشند که البته هیچ گاه چنین پدیده ای را تجربه نکردند.

و حالا این پدیده در نسل سوم خانواده ظاهر شده است. همسر نوه بزرگ خانم الف با داشتن دو فرزند7 و 2 ساله ناخواسته و از قضا دو قلو باردار است.





پی نوشت: خیلی دوست داشتم فرزندانی دوقلو داشته باشم. هر چند فرزندانم دوقلو نبودند اما خداوند دومی را خیلی زود هدیه داد. آن قدر زود که کم از دوقلو نمی آورند.

حدس بزنید خانم الف چه نسبتی با من دارد؟

شعر برچسب از دکتر علی شریعتی است که عنوان هم از آن وام گرفته شده است.