آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

آسمون فیروزه‌ای زندگی من

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند.

یادش به خیر!

دیروز:

زمانی در حافظه گوشی ام فقط 700 پیام حاوی جوک های خنده دار داشتم. به هر جا وارد می شدم پیام آور شادی و خنده بودم. وقتی همکارانم فهمیده بودن قصد دارم از آن مدرسه بروم، عزا گرفته بودند که حالا چه کسی ما را بخنداند؟ ( عمق دلیل ناراحتیشان را که درک می فرمایید!)

امروز:

دیشب برای بهتر شدن حال عزیزی می خواستم چند پیامک شاد برایش بفرستم، هر چه گوشی را زیر و رو کردم، فقط 5 پیام شاد پیدا کردم. ( آن همه حوصله و شور و سرزندگی کجا رفت؟ )

فردا:

...