همین امروز صبح دعوت شده ایم به شرکت در جشن عقد کنان نوه دایی همسرم در شهرستان که جمعه شب برگزار می شود. البته باید شنبه صبح زود برگردیم که دخترم به کلاس زبانش برسد.
حالا من مانده ام با این ابروهای پاچه بزی و موهای به شدت سفید و قیافه هیولایی و نوبت آرایشگاهی که برای روز شنبه رزرو کرده بودم.
حوصله ندارم به این فرصت کارهایم را انجام دهم و برویم و برگردیم اما این باید داستان هفته آینده برای یکی از اقوم نزدیک خودم هم تکرار شود. آن وقت من چطور به همسرم بگویم حوصله این سفر را ندارم؟!
بعدنوشت: کارت دعوت ما را هم به خانه مادرشوهر برده اند و ایشان به اشتباه زمان جشن را جمعه شب گفته بودند.
ساعتی بعد پدر عروس خانم زنگ زدند و تلفنی هم دعوت کردند و زمان برگزاری جشن را شنبه شب اعلام کردند.
دخترم روزهای زوج و پسرم روزهای فرد کلاس زبان دارند.
با این تفاصیل رفتنمان مشکل بنظر می رسید. از همسرم خواستم خودش به تنهایی برود اما ایشان دست پیش گرفت که شما با دخترمان برو.
شنبه دخترم ساعت یک از کلاس برمی گردد و بعد از خوردن ناهار راه می افتیم و فردا صبح برخواهیم گشت.
آرایشگاه را هم فردا خواهم رفت.
مطمئنم مجلس به ما خوش خواهد گذشت. اما تنها بودم در میان فامیل همسر را دوست ندارم.
یه رنگ بگیر تو خونه بذار برای ابرو هم برو یه ارایشگاه دیگه
مشکلت حل میشه
من تا حالا خودم موهامو رنگ نکردم. می ترسم خراب شه!
اگرچه خستگی داره و دردسر، اما به نظر من اگه بتونین نوبت آرایشگاه رو جلو بندازین و این سفر رو برین ارزش داره. ارزش برای شوهرتون مسلماً البته.
بله! فرمابیشتون متینه!
من و دخترم خواهیم رفت.
با دید مثبت برو خوش می گذره!
حتما!
چاره ایی نیست جز رفتن وقت ارایشگاهتم بنداز جلو تر نمیشه ؟
همین کارو کردم.
آره دیگه این فکراست که آدمو همیشه کلافه می کنه. به هر حال عروسی خوش بگذره.
ممنونم
منم مراسم عقد دعوت شدم. چشونه این ملت؟ همه دارن ازدواج می کنن!!!
ان شاءالله خوشبخت شوند.
ما خانما وقتی با اطلاع قبلی عروسی دعوت میشیم به چه کنم میوفتیم چی برسه که خیلی یه دفه هم باشه.
همیشه به همسرم میگم خوش به حالت که وقتی میخوای بری عروسی غصه لباس وابرو ومو وکفش واین قر وفرارو نداری.
خوب من از قبل لباس دارم. آرایشگاهمم که جلو انداختم.
یه بار کارت دعوت مارو داده بودن به مادرشوهرم ،اونا هم ادرس رو اشتباهی گفته بودن وما اشتباهی رفتیم یه تالار دیگه.جاتون خالی حسابی ضایع شدیم ولی خب چی میشه گفت ؟؟!!!
وای خدای من!
خوب حالا یه روز کلاس زبان نره گل پسرتون ! چی میشه مگه ؟ دسته جمعی پاشین برین . بیشترخوش میگذره ها !
کلاسهاشون خیلی فشرده است.
بعد فکر کن 14 و 18 و 21 هم عروسی دعوتیم. میشه همه کلاس ها رو نره؟
اومدم وبیشتر خوندم بیشتر خوشم اومد
اجازه برای لینک؟
هر چی گشتم توی آیکنها آیکن انگشت اجازه نیست...حالا اجازه خانم؟؟؟
خواهش می کنم. سعادت است....
ان شا الله خیلی خیلی خیلی خیلی بهتون خوش بگذره دوستم.
ممنونم
خوش بگذره عزیزم به سلامت برید و برگردید.
ممنونم از آرزوی خوبتون!
خب الحمدلله که چاره همه چی را پیدا کردین به سلامتی برین انشاالله خوش بگذره.مادر ودختر باهم خوش باشین این هم یک تجربه است.
همین امروز متوجه شدم برای دخترم کلاس گذاشتند. باید تنها برم.
ایشالا که خوش بگذره بهتون
دختر گلتو که میبری تازه خیلی ام که نمی مونی
ان شاءالله
عروسی فامیل شوهر اونم نه خیلی نزدیک! بدون خود همسر سخت به نظر می رسه ولی بازم خوبه مجلس ترحیم که نیست خدای نکرده عروسیه دیگه... انشالا که خوش می گذره.
ان شاءالله!
ایشالله که خوش بگذره تنها نیستی که دختری هست
دختری نمی تونه بیاد
هیچکی دوست نداره.
چه جالب!فکر می کردم فقط من این حسو دارم.
یه خواننده ی خاموش می تونه رمز تو داشته باشه آیا ؟
اجازه میدید یه کم بیشتر با هم اشنا شیم؟
خوش بگذرون هر جاهستی
ای به چشم!
خوش بگذره
ممنون.
ایشالاعروسی خوش بگذره افرین خانم
ان شاءالله! ممنونم.
روزهای خوبی داشته باشی.
ممنونم!