پسرم امروز شیفت عصر است. فردا صبح عازم سفر خواهیم شد.
دوست داشتم همسر و پسرم را بفرستم و خودم بمانم و تاسوعا و عاشورا بروم حرم و گوشه ای بنشینم و با خدایم خلوت کنم. اما به خاطر دخترم می روم.
هر چند این رفتن ها را دوست ندارم.
من دیگر آن جا غریبه ام. آن جا کسی نیست که مرا فقط به خاطر خودم بخواهد...
می روم با یک دنیا دلتنگی....
سفرت خوش و بی خطر باشه عزیزم!
تو همه دعاهام هستی، تو هم منو دعا کن!
سفر به سلامت
خدا این بزرگتر را بیامرزد
ممنونم. خدا رفتگان شما را هم بیامرزد.
آخ الهییییی کجا میری عزیزم با این دلتنگی؟؟؟
به شهر فامیل همسر!
سفرتون به سلامت.
از همون راه دور هم میتونی خلوت کنید. گرچه حضور در حرم حال هوای دیگه داره.
ایشالله سفرتون بی خطر
امیدوارم هر جایی سالم وتندرست باشی
التماس دعا
محتاجیم به دعاتون!
ایشالله که با دلخوش برمیگردید عزیز دل...