همه آن هیاهو و کار و شلوغی و برنامه ریزی دیشب به پایان رسید و میهمانی به خوبی و خوشی برگزار شد و خاطره ای شد خوش و به یاد ماندنی برای همه مان.
هر چند به علت برنامه کاری و درسی فشرده همسر، خریدهای ریز و درشت و تدارک میهمانی بر عهده خودم بود، اکنون شادی و رضایت قلبی انرژی مضاعفی به من بخشیده است.
دعا می کنم حال و روزتان خوش و سرتان همیشه به میهمانی شادی گرم باشد.
پی نوشت: در اولین فرصت که تاندونهای دستم اجازه دهند، مفصل می نویسم و نظرات پرمهرتان را تایید می کنم.
هنوز زود است سفره هفت سینم را جمع کنم.
نیمی از تعطیلات نوروز را در سفر بوده و هنوز از دیدن سفره ام سیر نشده ام.
پذیرای تعداد اندکی از میهمانان نوروزی هر ساله بوده ام.
و مهم تر از همه آن که به قدر کافی استراحت نکرده و خستگی عروسی چند روز پیش تر در تنم جا خوش کرده است.
حیف سیزده نوروز خیلی زود رسید.