گاه چنان سینه ام تنگ می شود که قلبم درآن نمی گنجد...
.
خوب که فکر می کنم، در می یابم حکمتی در کار خدا بود که پدرم زود رفت. اگر می بود با توجه به علاقه ای که به برادرم داشت، ازغصه ...
خدایا راضی ام به رضایت. سخت است خواهری برای سنگ مزار برادرجوان و نوعروسش دنبال شعر بگردد...
پی نوشت: دوستان نویسنده! اگر شعر یا متن مناسبی سراغ دارید، خوشحال می شوم برایم ارسال فرمایید.